نیایش
بزرگ و ستودنیست نام تو یا لطیف! و نیایش و ستایش سزاوار چون تو خدایی است که آب و خاک و باد آتش را آنسان آفریدی که از هم بگریزید و به هم بیاویزند تا زمین گهوارهای امن و آرام باشد.
خدایا! تو خاک را با گلها، پرندگان و درختان سر به فلککشیده مزین کردی تا خانهباغی را که در آن متولد شدهام، به فراموشی نسپارم؛ خانهباغی که در زیر درختانش رودهای شیر و عسل جریان دارد، و هر که سزاوار بودن در آنجاست بندهای درخور توست. از نیاکانم شنیدهام ساکنان آن خانهباغ بیزوال از زمستانهایی مهیب میگذرند و به بهار بودن با تو میرسند. این همه را میدانم ای ستودنی پاک! اما این روز و این سرمای سخت تاب و توانم را زایل میکند، و وقت و بیوقت، خطایی، لغزشی، گناهی سد راه بندگیام میشود. آنگاه من میمانم با زبانی که بند آمده است وبلد نیست آنسان که باید پوزش بخواهد. میمانم با سر انگشتانی که یخ زدهاند و باید کورمال کورمال به دنبال راه بهشت بگردند.
خدایا! زمین به راه و بیراههاش زبانزد است، من به خطا و لغزشم و تو به چشمپوشی و بنده نوازیات. خداوندا از این همه سختی و انجماد به رحمت تو پناه میبرم که از خاک تیره چیزی بر نمیآید تا از افلاک نوری نرسد.
ای کسی که دانه را میشکافی و ابر را بر باد مینشانی! آنچنان نپسند که بندگانت از من بترسند و بگریزند که مهمان برهوت خشک شدن نزدیکی به هلاکت و مرگ است.
خدایا! درختان غرور و خساست را نمیشناسند، حتی تهیدستترینشان سایهای، خنکای لذتبخشی و تکیهگاهی دارد که خستگی کسی را بزداید. خدایا! بخشندگی شایستة توست و هدیهای از سوی تو که میشود به آن دل خوش کرد، مرا نیز با چنین منتی عزیز بدار تا در اوج فقر از بخشیدن و بخشودن باز نمانم. وقتی از آبهای راکد چیزی جز فساد و تباهی بر نمیآید، روانی، زلالی و سختکوشی رودها را به من ببخش تا با ذهنی شفاف از راههای ناگشوده بگذرم و ردپایی از لطافت و سرسبزی بر جای بگذارم و در انتها به دریای مهربانی تو برسم.
الهی! رویش برگ، خنده گل بالبال زدن شاپرکی که تازه پیله را شکافته، شکوفه کردن درختان مرده و...
همه نماد و نشانهاند و معجزاتی که لحظه لحظة زندگیمان را آکنده است از روزی که این اتفاقهای خارقالعاده را طبیعی قلمداد کنم و تو را با آنها به یاد نیاورم به سوی تو میگریزم؛ به سوی تو ای شنوای بینای بخشنده.
خدایا سال جدید را سالی پر از موفقیت و سلامتی و نشاط و خرمی و کامیابی برای ما قرار بده و دلت ما را با عشق خودت نورانی کن.
[ شنبه 89/1/14 ] [ 12:3 عصر ] [ مجتبی نصیری ]